پیش پیش مبارک
سال نو همتون مبارک چون خیلی از بچه ها نیستن نا م می برم پترس مامان رانی و بقیه که کم رنگن یا نیستن ان شالله که سال خیلی خوبی داشته باشین پترس سال چندم دارم تبریک میگم حساب کن بگو زود
سال نو همتون مبارک چون خیلی از بچه ها نیستن نا م می برم پترس مامان رانی و بقیه که کم رنگن یا نیستن ان شالله که سال خیلی خوبی داشته باشین پترس سال چندم دارم تبریک میگم حساب کن بگو زود
مورد داشتیم دخترِ از بی خواستگاری رفته جلوی کوه داد زده :
با من ازدواج میکنی ؟
از کوه انعکاس صدا اومده : با من ازدواج میکنی ؟
دختره هم جواب مثبت داده !
گـاهى وقتـا
کمبود آدمـایى مثـل خودمـو حـس میکنم,
کوفتتون بشـه کــه منـو داریــن !!!!!
والااااا
ب درجه ایی از تنهایی رسیدم که خودم ب خودم زنگ میزنم میبینم اشغاله
فحش میدم قطع میکنم
تازه من خوبم یه دوستی دارم با خودش اس ام اس بازی میکنه
یه بار ب خودش اس داده رسیدی تک بزن بعد یادش رفته تک بزنه ب خودش
فرداش کات کرده
کی میدونه کله پزیا چطور میفهمن کدوم کله مال کدوم پاچس؟
.
.
.
کاری نداره که...
زیر پای پاچشو قلقلک میدن کلش میخنده معلوم میشه
قرص میخورم خوب میشم، قول میدم
کلمه مگس رو برعکس کنید........................................
.
.
.
.
.
.
به من چه می خواستید برعکس نکنید.....
هاپو0-0
چخه چخه......؟؟؟؟؟؟؟
شما بهش میگید ولنتاین♥♥♥
من بهش میگم شنبه!
و طبق معمول هم شنبه خر است ;-)
پترس اگر اذیتم کنی ها .....
خدایی راست میگه مگه نه؟؟؟؟
پعه این دیگه کیه؟؟
خخخخ من هیچ حرفی ندارم
وضعیت من وقتی 2 دقیقه میرم سر کوچه تا سوپری..... !
در زمان حمله مغولان به ایران بی رحم ترین سردار آنان بیلاخوخان نام
داشت به طوری که مخالفان خود را بعد از دستگیری به سادگی
نمی کشت و یکی یکی انگشت های آنان را قطع می کرد.
در این بین یکی از سرداران ایرانی دلیر به نام بامشاد که
از نوادگان سردار بزرگ ایرانی یعنی پومپه دیوث بود بر ضد
او قیام کرد و در طی نبردهای بسیار بلاخره دستگیر شد 4 روز
از دست گیری او می گذشت, در حالی که 4 انگشت او از دست
راستش قطع شده و تنها انگشت شصتش باقی مانده بود او به
کمک یارانش از زندان فرار کرد و بعد از تجهیز قوای دوباره
به جنگ بیلاخو خان رفت,او را از پا دراورد و سپس ناحیه بزرگی
از ایران را آزاد و بر تخت فرماندهی آن منطقه نشست.
مردم که سر از پا نمی شناختند به خیابان های شهر آمده و
به احترام او 4 انگشت خود را جمع کرده و انگشت شصت خود
را به یکدیگر نشان می دادند از آن پس این رسم بی لاخ نام گرفت
و اگر کسی از کار کسی دیگر خوشش می آمد به او بی لاخ
می داد کم کم این رسم به بلاد کفر نیز منتقل شد و از بیلاخ
به بیلایک وسپس لایک تبدیل گردید.
حال این سوال پیش می آید چرا این حرکت در نزد ایرانیان
به معنای بدی جا افتاده است خب بسیار ساده است
مغولان تا سالها بر ایران حکومت کردند آنها که تاب تحمل این حرکت
را در ایرانیان نداشتند هر کسی را که بی لاخ میداد به زندان می انداختند
ازین رو ایرانیان به سربازان مغول بی لاخ می دادند و فرار می کردند
این چنین شد که این رسم کم کم شکل بدی به خود گرفت
بله